مقدمه ۱:زمانی که دانشجوی کارشناسی بودیم، یک گروه از همکلاسیها از تهران و با اتوبوس میآمدند دانشگاه. بعد از یکی دو سال از بس با هم رفته بودند و آمده بودند، در اتوبوس دست به یک ابتکار جالب زده بودند: آنها از این فرصت استفاده کرده بودند و بین خودشان یک زبان جدید ابداع و تدوین کرده بودند! خیلی جالب بود! آنها وقتی با هم صحبت میکردند، خودشان میفهمیدند چه میگویند اما ما هیچ چیز نمیفهمیدیم! :( من ,گرامر,گرامر ...ادامه مطلب