در زبان آموزی ابتدا کدام مهارت را یاد بگیریم Writing یا Reading یا Listening یا Speaking؟ (مشکل سیستم آموزش زبان در مدارس)

ساخت وبلاگ

یکی از سؤالاتی که در بحث زبان‌آموزی همیشه مطرح بوده این است که ما از بین این چهار مهارت:

- خواندن (Reading)
- نوشتن (Writing)
- صحبت کردن (Speaking)
- شنیدن (Listening)

کدام را ابتدا یاد بگیریم، کدام را بعد از آن و خلاصه ترتیب یادگیری این موارد به چه شکلی است؟

امروز کتاب «آیین قرائت و کتابت قرآن کریم در سیره نبوی» (نوشته محسن رجبی قدسی) را می‌خواندم که در فصل دوم کتاب بحث می‌شود که روش آموزش قرآن توسط پیامبر به چه صورت بود؟ طبق اخبار، روش تعلم قرآن در ابتدا «إقراء» بوده است. یعنی پیامبر برای بقیه می‌خوانده‌اند و بقیه تکرار می‌کرده‌اند تا بالاخره مفاهیم از قلب معلم به قلب متعلم منتقل شود. پس از مدت‌ها، تازه بحث کتابت قرآن مطرح می‌شود.

نویسنده، دو نقل قول از زبانشناسان مشهور آورده است که بسیاری از ابهامات بنده را رفع کرد.

نقل قول اول از فردینان دو سوسور، (از کتاب دوره عمومی زبانشناسی، ص ۳۶) تعریف جالبی از زبان ارائه می‌کند. شاید خیلی از ماها اساساً تعریف صحیحی از زبان در ذهنمان نباشد و با این نقل قول موضوع کمی مشخص‌تر شود:

خط و زبان، دو دستگاه نشانه‌ای متمایز از یکدیگرند و خط برای نمایاندن زبان به وجود آمده است. واژه ملفوظ، زبان را می‌سازد، اما واژه مکتوب، چنان با واژه ملفوظ آمیخته است که کم‌کم نقش اصلی را غصب می‌کند و سبب می‌گردد [برای یادگیری زبان به خط و روخوانی بیشتر توجه شود و] برای نمایش نوشتاریِ نشانه‌ی آوایی ارزشی مساوی یا حتی بیش از خودِ نشانه آوایی قائل شوند. این امر درست مانند آن است که بپنداریم برای شناسایی یک شخص، بهتر است به عکس او نگاه کنیم تا به خود او.

خلاصه اینکه: ما معمولاً زبان را آن حالت نوشتاری‌اش در نظر می‌گیریم در حالی که منظور از یک زبان، آن حالت ملفوظ آن است.

و اما نقل قول دوم از وان پاسل (در کتاب «جایگاه زبان گفتاری و زبان نوشتاری در آموزش قرآن») است که پاسخ سؤالی که در ابتدا مطرح کردم را به خوبی می‌دهد:

«زبان» دستگاه و نظامی است از علائم دهانی-گوشی که از ترکیب صداها ساخته شده است، نه از حروف نوشتاری. زبان، اصالتاً دارای ماهیتی شفاهی است. بنابراین روش و شیوه‌های آموزش آن باید به گونه‌ای طراحی شود که با شفاهی بودن این پدیده تناسب داشته باشد. اگر هدف از آموزش، تسلط بر زبان و ایجاد مهارت سخن گفتن با آن باشد به گونه‌ای که دیگر، آن زبان، زبان بیگانه محسوب نشود، روش مطلوب یادگیری فراگیری، روش سمعی-شفاهی است.

ترتیب یادگیری مهارت‌های زبان در این روش چنین است: شنیدن، صحبت کردن (گفتن)، خواندن (از روی متن مکتوب) و نوشتن.

از اصول مهم این روش مقدم بودن تدریس صورت شفاهی زبان، قبل از صورت نوشتاری (روخوانی) است؛ زیرا آموزش نوشتار در نخستین مراحل آموزش، تهدیدی بالقوه در یادگیری نظام زبان است و مانع جذب و خودی شدن آسان زبان گفتاری می‌شود. از این رو نوشتن و روخوانی را باید آنقدر به تأخیر انداخت که زبان‌آموز در زبان گفتاری  تبحّر قابل ملاحظه‌ای کسب کرده باشد. آنگاه تصویر نوشتاری و قابل رؤیت از زبان گفتاری را به زبان‌آموز عرضه کرد. در غیر این صورت، زبان‌آموز بیش از حد لزوم به متن متکی می‌شود. بنابراین تا زمانی که زبان‌آموزان درک همه‌جانبه‌ای از ساخت‌های پایه زبان کسب نکرده باشند، تنها می‌توانند متونی را مطالعه کنند که برابر یا ترکیبی باشد از آنچه به طور شفاهی در کلاس آموخته‌اند.

https://img.aftab.cc/news/96/4-basic-language-skills.png

نتیجه اینکه: یکی از دلایل عدم موفقیت سیستم آموزش زبان انگلیسی در مدارس ما این است که مهارت «نوشتن» و «خواندن» که در انتهای ترتیب یادگیری قرار دارد را به ابتدای ترتیب منتقل می‌کنیم و از همان ابتدا با نوشتار شروع می‌کنیم!

البته ظاهراً بهبودهایی در سال‌های اخیر انجام شده و قطعاً بهبودهای زیادی در راه خواهد بود اما به هر حال، به نظر می‌رسد روش صحیح این است که باید آموزش زبان انگلیسی را از همان دوران ابتدایی آغاز و تا چند سال اول فقط و فقط روی Listening و سپس Speaking کار کرد و سپس کم‌کم Reading و Writing را آغاز کرد...

مطلب مرتبط که ۱۱ سال پیش ارسال کرده بودم را از دست ندهید: Listening خودتان را قوی كنید با ESL-lab.com و همینطور این مطلب که ۴۰ هزار نفر آن را خوانده‌اند: انواع تدریس زبان انگلیسی (یا هر زبان دیگری)

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


آفتاب سی...
ما را در سایت آفتاب سی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس affttabb بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1396 ساعت: 21:09